زهراشناسی-شناخت خصائص حضرت زهرا(س) 1
خلاصه ای از سخنرانی:
من یک نکته ای دارم که کلمه ی قصار بنده ی حقیر است ،می گویم: ما آنچه که خوانده ایم و شنیده ایم در مرحله اول دانایی های ماست، نه دارایی های ما. اما اگر به قلب و یقین ما وارد شد و مبدّل شد و به آن رسیدیم می شود دارایی های ما .ما اصلاً نباید روی دانایی های مان حساب باز کنیم، علامه طباطبایی(ره) خدای دانایی است ، خدای دارایی هم هست ، آخر عمر که حافظهاش از کف رفت دارایی های او به دردش خورد نه دانایی های او . لیوان آب را نگه می -داشت اما نمی دانست که باید بخورد. به پسرش می گفت من را به این آقا معرفی کن من که هستم؟
من آنچه خوانده ام همه از یاد من برفت
آیت الله جوادی فرمود طلبه ای در قم که بسیار مستعد و با حافظه بود و روی حافظه اش حساب باز کرده بود با تصادفی حافظه اش از بین رفت،حتی اسم خودش ،فرزندش ،مطالعاتش، موبایلش ، نوشته هایش ، مکتوباتش و همه این ها را یادش رفت اما زیارت عاشورا را حفظ بود.
آیت الله جوادی: آن چیزی که از دانایی های تو به دارایی های تو تبدیل شود این سرمایه توست. اما آنچه به جانت نشسته با مرگ هم از بین نمی رود.لذا جناب شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی(ره) می فرماید: مهم این نیست که در این دنیا از تو می پرسند من ربُّکَ، بگویی الله جل جلاله!
این دانایی تو است.
اگر فشار قبر آمد و به تو یک فشار آورد،که به مراتب بالاتر از فشار تصادف است، حالا آن موقع که از تو سؤال کردند من امامک؟ اگر توانستی جواب دهی آن موقع مشخص می شود که این مسئله جزء دارایی های تو شده.
دانایی های انسان که با فشار قبر از بین می رود و دارایی های تو می ماند. حالا آن موقع بگو :من ربک و من امامک….!
من می خواهم به شناخت حضرت زهرا (س) برسم!
چون رسیدن یک تحوّل عجیب و عمیقی ایجاد می کند! پدر هرچه به بچه اش می گوید بابا جان این کار را بکن گوش نمی کند دیگر به حدّی می رسد که پدر می گوید صبر کن سرت که به سنگ خورد ، خودت به این مسئله می رسی! برای همین امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند: بزرگترین استاد و معلم تجربه است! خودت که به مسئله برسی می گویی که روزی پدرم به من می گفت که فلان کار را نکنم.
۷:۴۵
بحث رسیدن به اسم اعظم (مثال رسیدن).
علامه مجلسی فرمود: اسم اعظم در سوره حدید است .اما دیگری می گوید اسم اعظم در آیت الکرسی است.
امام صادق (علیه السلام) طبق این حدیث فرمود: در سور مسبحات است.
یک نفر آمد پیش امیرالمؤمنین(ع) سؤال کرد اسم اعظم چیست ؟ حضرت فرمود همه اسم ها ،اسم اعظم است.
سی و شش حرف که در گفت و شنید کس به پایان رموز ش نرسید
الف و یک حرف حرف که دارد دادار هریکی فایده ای را در کار
هشت حرف است به تنسیق و نظام بست حرفیش چهل گشته تمام
اولش میم و چهارم لام است سومش شهره در این ایام است
خوب حالا بگذریم. اگر هم بدانیم چه می شود؟!
گر بدانی همه خلق حبیبت گردند کیمیا نیز نصیبت گردد
جمله خلق سرافکنده تو قیصر روم شود بنده تو
قصیده برای جناب عیانی جناب علامه حسن زاده .(؟)
به امیرالمؤمنین(ع) گفتند: آقا اسم اعظم چیست ؟حضرت فرمود: غیر از اسم اعظم، اسمی وجود ندارد،منتها تو باید به آن برسی
گر انگشت سلیمانی نباشد چه خاصیت به هر نقش نگینی ؟
برسیسای عابد دارای اسم اعظم بود یا نبود؟ لفظ را از او نگرفتند اما مقام را گرفتند .لفظ در ذهنش بود ،اما وفتی به کار می برد اثر نمی کرد.
صوت سخنرانی : از اینجا دانلود کنید